اندیشه

ساخت وبلاگ

 نقل از: سویگل

شاکرین در گفتگو با مهر:
تحول در علوم انسانی نیازمند بسیج فکری جامعه علمی است/انقلاب فرهنگی ناقص اجرا شد
عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با بیان اینکه تحول در علوم انسانی نیازمند بسیج فکری جامعه علمی کشور است، عدم آشنایی اساتید به فلسفه علم را یکی از مشکلات بزرگ دانشگاهها در مسیر تحول علوم انسانی خواند و گفت: عدم آشنایی اساتید با فلسفه علم، منجر به یک نگاه جزمی غیرمنطقی به یافته های علوم انسانی غربی شده است.

حجت الاسلام حمیدرضا شاکرین عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در ارزیابی خود از میزان دستیابی به اهداف انقلاب فرهنگی به خبرنگار مهر گفت: انقلاب فرهنگی را نباید در یک حرکت چند ده ماهه ببینیم؛ خود انقلاب فرهنگی یک حرکت مستمر و پویا و پایا است و روز به روز باید پیش برود تا ابعاد و وجوه مختلفش روشن شود.

وی افزود: متأسفانه در پدیده انقلاب فرهنگی آن گونه که باید اندیشه ها و امکاناتمان بسیج می شد و انقلاب فرهنگی را به پیش ببریم؛ جلو نبردیم. شاید حرکتهایی شد و تأثیرات مثبت خود را هم نشان داد اما آن چیزی نبود که از یک انقلابی مانند انقلاب اسلامی- که تمام بنیادهای آن فکری و فرهنگی است- انتظار می رفت.
 
انقلاب فرهنگی ناقص اجرا شد
 
نویسنده کتاب "مبانی و پیش انگاره های فهم دین" یادآور شد: انقلاب فرهنگی ناقص اجرا شد، اما در حد کارهای صورت گرفته نتایج مثبت خود را داشت. ما باید حرکت انقلاب فرهنگی را ادامه می دادیم البته منظورم تعطیلی دانشگاهها نیست بلکه باید با امکانات وسیع خود در مسائل علمی و ابعاد مختلف اندیشه ای کار می کردیم که متأسفانه در حد لزوم صورت نگرفت.
 
شاکرین با اشاره به مسئله انقلاب فرهنگی و ارتباط آن با تحول در علوم انسانی تصریح کرد: تحول در علوم انسانی پدیده ای نیست که در یک زمان کوتاهی امکانپذیر باشد؛ تحول در علوم انسانی یک پدیده بسیار بسیار زمان بر تدریجی و فراگیر است که باید یک بسیج علمی همگانی بر آن صورت گیرد.
 
وی افزود: من بر تعبیر" بسیج" تأکید دارم چون حتی غربیها وقتی مسائل ایران را مطرح کردند، واژه" mobilization" را به کار بردند و گفتند که اگر ایران بتواند کاری را که در جنگ کرد در حرکت علمی خود نیز انجام دهد آن وقت می تواند از تمام جهان پیشتر رود و دنیا را تحت تأثیر خود قرار دهد.
 
عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی تأکید کرد: بسیج همگانی در تحول علوم انسانی، صرف بسیج نیروهای انسانی نیست- گرچه اولین رکنش بسیج نیروهای انسانی است- بلکه بسیج تمام امکانات است و مهمترین آن، امکانات نرم افزاری است یعنی مغزها، اندیشه ها و درون داشت ها و آن ظرفیت علمی است که در مبانی دینی، فلسفی و اندیشگی ما وجود دارد و متأسفانه ظرفیتهای بینشی مان مانند معادن عظیمی است که هنوز استخراج و فراوری نشده است.
 
جامعه علمی کشور باید ضرورت تحول در علوم انسانی موجود را درک کند

حجت الاسلام شاکرین با بیان اینکه تحول در علوم انسانی نیازمند بسیج فکری جامعه علمی کشور است، افزود: البته نتایج این تحول تدریجی است؛ تغییر علم مثل سایر امور با راهپیمایی و حرکت عمومی امکان ندارد بلکه باید جامعه علمی فعال شود و برای فعال شدن آن باید یکسری مبانی درست شود.
 
وی افزود: جامعه علمی کشور باید به این درک و باور برسد که این علوم انسانی موجود آثار زیانباری دارد که حداقل یکسری کاستی ها و مشکلات و تضادها را با اصول فکری ما و نظام مدیریتی اجتماعی ما دارند و آنها نمی توانند معضلات جامعه ما را حل کنند و یا اگر بخواهند مسئله ای را درمان کنند حتما به چیز دیگری آسیب می زنند.
 
این پژوهشگر عدم دستیابی به برخی از اهداف انقلاب فرهنگی و یا روند کند تحول در علوم انسانی را ناشی از عدم درک جامعه علمی دانست و گفت: البته کم نیستند کسانی که چنین مسائلی را درک می کنند اما نسبت به بدنه عظیم دانشگاهی کشور آن فراگیری لازم را پیدا نکرده است؛ لذا در درجه اول باید یک آگاه سازی و فرهنگ سازی لازمی در بدنه علمی دانشگاه صورت گیرد و به خوبی اشکالات و نقایص این علوم انسانی روشن شود و در کنار آن اساتید باید با فلسفه علم آشنا شوند.
 
عدم آشنایی اساتید به فلسفه علم منجر به جزم اندیشی آنها شده است
 
وی عدم آشنایی اساتید به فلسفه علم را یکی از مشکلات بزرگ دانشگاهها در مسیر تحول علوم انسانی خواند و گفت: در نتیجه این اساتید، یک نگاه جزمی غیرمنطقی را به یافته های علوم انسانی غربی پیدا می کنند و یک تعبدی شکل می گیرد در حالیکه حتی در غرب اینقدر جزم اندیشی که اینجا روی ره آوردهای  دانش تجربی به خصوص در علوم انسانی هست در میان اندیشمندان غربی وجود ندارد لذا ضرورت دارد که اساتید با فلسفه علم آشنا شوند تا متدولوژیهای موجود و مبانی فلسفی دانشها را متوجه شوند.
 
شاکرین افزود: بحثهای مقایسه ای برای بسیاری از اساتید هم ضروری است تا زیرساختهای نظری و مبانی تئوریک اسلامی و غربی تطبیق داده شود تا نقاط تفاوت استراتژیک این علوم و آنچه که می تواند از مبانی اسلام بیرون بیاید روشن شود. البته در این خصوص مراحلی را ما پشت سر گذاشته ایم و حرکتهای تهذیبی در علوم هم صورت گرفته اما باید به چرخه تولید بیفتیم.
 
این پژوهشگر در پایان گفت: وقتی اساتید ما به فلسفه علم مجهز شوند و از طرفی مبانی و زیرساختهای نظری دینی را به صورت مقایسه ای با آنچه که مبانی تئوریک دانش غربی است، دریابند، آنگاه می توانیم در کنار آراء غربی، اندیشه متفکران اسلامی را که در طول تاریخ در بسیاری از این حوزه مباحث قابل توجهی دارند را استخراج کنیم و به تدریج وضعیت جامعه علمی را تغییر دهیم  که اخیرا برنامه ای با عنوان" دانش افزایی اساتید" با این هدف طراحی شده که امیدواریم در این زمینه راهگشا باشد.

 

اندیشه...
ما را در سایت اندیشه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : andisheh andisheh بازدید : 207 تاريخ : يکشنبه 3 ارديبهشت 1391 ساعت: 21:44

 نقل از: خبرگزاری مهر


ازونی در گفتگو با مهر:
محقق علوم اجتماعی باید به مشکلات جامعه خود توجه جدی داشته باشد
استاد فلسفه دانشگاه تافتس آمریکا معتقد است: محقق علوم اجتماعی و علوم انسانی باید به مسائل و مشکلات جامعه مورد مطالعه خود توجه جدی داشته باشد.

چه هنگام یک نظریه علوم انسانی و علوم اجتماعی در عرصه اجتماعی به کار بسته می شود؟ چه افراد و نهادهایی تشخیص می دهند که یک نظریه در حوزه علوم انسانی و علوم اجتماعی قابل کاربست در جامعه است؟ این مسأله زمانی اهمیت حیاتی می یابد که بدانیم هزینه کاربست یک نظریه در جامعه به چه میزان است. برای نمونه مارکسیسم نشانی از کاربرد یک نظریه در جامعه است که ساختارهای اجتماعی و اقتصادی و ... را برای سالهای متمادی تحت تأثیر خود قرار داد.

پروفسور جودی ازونی استاد فلسفه دانشگاه تافتس و فیلسوف معروف آمریکایی در مورد این موضوع که نظریه چه هنگام در جامعه قابل کاربرد است و چه نهادهایی صلاحیت کاربرد نظریه در جامعه را دارند به خبرنگار مهر گفت: مایل هستم آنچه در جامعه آکادمیک و تحقیقاتی آمریکا وجود دارد را بیان کنم.

وی افزود: در جامعه آمریکا و در حوزه‌های مطالعاتی چون فلسفه سیاسی و اخلاق متفکران و محققان بر اساس نیازهای جامعه خود دست به تحقیق می زنند.

مؤلف "گفتگو درباره هیچ" یادآور شد: در جامعه آمریکا مسائل و مشکلات اجتماعی گوناگونی وجود دارند که محققان این حوزه‌های آنها را مورد بررسی و مطالعه قرار می دهند.

وی تصریح کرد: در حوزه‌های متافیزیک و معرفت شناسی که من در آن تخصص دارم نیز کمابیش این موضوع صدقیت دارد.

ازونی در ادامه تأکید کرد: برای انتخاب یک موضوع تحقیقاتی در علوم اجتماعی و علوم انسانی دو انگیزه را شاید بتوان برشمرد. انگیزه اول، علاقه محض به یک موضوع تحقیق در وهله اول است.

مؤلف "معرفت و مرجع در علوم تجربی" تصریح کرد: دلیل دوم علاقه و انگیزه‌ای است که شخص محقق از رهگذر زمان و در نتیجه غور در موضوع تحقیق به دست می آورد.

این فیلسوف آمریکایی در پایان یادآور شد: این علاقه با مرور زمان و مطالعه در مورد یک موضوع حاصل می شود. در نتیجه این علاقه، محقق به بررسی حوزه ها و موضوعاتی دیگر نیز علاقه مند می شود.

اندیشه...
ما را در سایت اندیشه دنبال می کنید

برچسب : علوم انسانی,بومی سازی, نویسنده : andisheh andisheh بازدید : 218 تاريخ : يکشنبه 3 ارديبهشت 1391 ساعت: 21:42

نقل از : سیاست پرداز 

استاد امرائی: فقط سه نفر باسواد در ایران وجود دارد.

 

 

 

 

استاد امرائی که خود را اولین و تنها صاحب نظر علوم انسانی می داند و به تبع با فرآیند تولید این علوم آشنایی دارد معتقد است که طبق اصول حاکم بر این فرآیند ؛در ایران فقط سه نفر وجود دارند که به این اندیشه تسلط و یا به آن نزدیک هستند. ان سه نفر عبارتند از:

 

 

1استاد حسن اَمرائی عبدُوَلی   (تسلط کامل)

2- حجت الاسلام دکتر احمدی (نزیک به این آگاهی)

3- دکتر رحیم پور ازغدی (نزدیک به این آگاهی)

 

ایشان معتقدند  تنها شخصی هستند که به فرآیند تولید علوم انسانی بومی تسلط کامل دارد  در همین راستا ذهنیت و استعداد مرتبط با آن را در اشخاص دارای این قابلیت به راحتی می شناسد البته ایشان معتقدند که برخی اشخاص که چنین استعدادی دارند ممکن است که خود واقف امر نباشند و البته در بیشتر مواقع همین گونه است.

ایشان همچنین ذکر کردند که انتخاب و اشاره به این دو بزرگوار به دلیل شناخت از قابلیت دهنی ایشان دارد بر همین اساس ممکن است که در صورت شناخت به افراد دیگری که ممکن است در گمنامی باشد تعداد این افراد بیشتر باشد.

 

نکته دیگری که ایشان به آن اشاره نمودند این بود که چند شخص دیگر که افراد سرشناسی هم هستند جزء این گروه می باشند اما در مسیر مدیریت این قابلیت ذهنی به دلایل مختلف به بیراهه رفته اند که نمی توان آنان را همچنان در این سطح دانست.           

 

نکته آخری که وی به اشاره نمود شناخت سایر ملزومات تولید اندیشه است که باید آنها را به شخص مستعد آموخت و وی را به مرحله خودآگاهی رساند. یعنی:

به صرف قابلیت ذهنی و مستعد بودن نمی توان تولید اندیشه کرد.

این همه عمق سختی کار را می رساند و اینکه تولید علوم انسانی آنطور که مسولین پروژه های علوم انسانی خیال می کنند و در توهم هستند کار پیش پا افتاده ای نیست که با کارهای بچگانه و برنامه های غیر مرتبط آنها بتوان آن را به نتیجه رساند و این خود عمق بیسوادی مسولان  مربوطه را می رساند. اگر این گون بود الان هزاران فارابی و ابن سینا داشتیم. اگر این برنامه های بی مایه موثر بود؛دیگر علوم انسانی بی ارزش می شد و البته دقیقا نکته اینجاست :

 

مولدین علوم انسانی ...................................................................................................................

استاد امرائی ادامه این بحث را منجر به افشای رموز حاکم بر تولید اندیشه دانست که فقط در اختیار ایشان است که فعلا و شاید هم هرگز ،به دلایل حاکم بر پروژه های علوم انسانی،تمایلی به بیان آن ندارد.

 

استاد امرائی در پایان تمام اساتید علوم انسانی ایران را نسیت به موضوع بومی سازی علوم انسانی،بیسواد مطلق دانست؛

ضمن اینکه مدعی شدند که آمادگی دارند همزمان سیصد نفر استاد تولید اندیشه آکادمیک را آموزش حرفه ای دهند.

   

 

 

 
 

 

اندیشه...
ما را در سایت اندیشه دنبال می کنید

برچسب : استاد امرائی,علوم انسانی,بومی سازی,اندیشه,اساتید دانشگاه, نویسنده : andisheh andisheh بازدید : 209 تاريخ : يکشنبه 3 ارديبهشت 1391 ساعت: 21:33